نگین انگشتر (روستای گرمه)
ادبی
سه شنبه 9 خرداد 1391برچسب:گرمه,روستا,روستای گرمه,سورنو,نگین انگشتر,نگین,انگشتر,, :: 12:24 :: نويسنده : mohamad
رسالت ما آن چيزي است كه در نبود ما ، ديده مي شود ...
هنگامي كه برادر آلفرد نوبل از دنيا رفت ، او درشهر استكهلم روزنامه اي خريد تا از چاپ آگهي درگذشت برادرش در روزنامه اطلاع حاصل كند . اما دريافت كه روزنامه نگاران او را با برادرش اشتباه گرفته اند . به همين دليل او فرصتي استثنايي در زندگي خود به دست آورد تا از نظر ديگران نسبت به خودش در چنين موقعيتي آگاه شود . همان گونه كه مي دانيد آلفرد نوبل قبل از آن كه بنياد جايزه صلح نوبل را تاسيس نمايد ، ديناميت را اختراع كرده بود . فكر مي كنيد كه در روزنامه در مورد خودش ، شاهد چه مطلبي بود ؟ در اين خبر ، چنين مضموني آمده بود : “ مخترع ديناميت ، عامل تخريب و انهدام جامعه بشري در گذشت .”
اين عبارت ، كاملا وضع را دگرگون نمود، زيرا او نمي خواست پس از مرگش ، با چنين توصيفي معرفي شود . از آن پس كوشيد تا خود را اصلاح كند . او تمام دوستان و نزديكانش راگرد آورد واز آنان خواست تا چيزي را كه با تخريب و ويرانگري متضاد باشد بيابند . آنان به اتفاق صلح و آشتي را انتخاب كردند . چنين شد كه او در فلسفه زندگي خود تجديد نظر نمود . او به پايه گذاري جايزه نوبل ، به اسطوره اي استثنايي تبديل شد . نظرات شما عزیزان:
پیوندهای روزانه
پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
|
|||
|